گفتگویی با هنرمند پر آوازه بوشهری

 

 

هرگاهی نامی از هنر برده میشود بی شک جنوبی ها در میانش می درخشند .مدت ها بود که کتاب هایش را می خواندم و آثارش را از روی مرورگر گوگل به دنبالم می کردم از زیبایی بیان و شیرینی گفتار حکایت هایش که بگذریم چیزی که بیشتر ذهنم را درگیر خود کرد یک سطر در ابتدای آثارش بود ((مینویسم به سبک خودم برای شما )) این سخنش بیشتر من را خواهان کرد تا به سراغش بروم و گفتگویی با او داشته باشم و با او آشنا شوم  .
شاید تا کنون آثارش را خوانده باشید نامش در سراسر کشور در جشنواره های نمایشی همیشه میدرخشد  مقام های زیادی  از آن خود کرده و باز هم ادعایی در این موضوع ندارد.

نامش حدیث است و شهرتش سیرجانیان میگوید گاهی شاه سلطان صدایم میکنند و این نامی است که از مادربزرگم به من رسیده .
برخلاف حدس و گمان هایی که از قلمش و نوع نوشتنش داشتم او  می گوید ۲۲سال سن دارد و  در یک خانواده چهار نفره  زندگی میکند و فرزند کوچک خانواده است زاده و بزرگ شده بوشهر است و به بوشهری بودنش افتخار میکند.  او می گوید همه خیال میکنن من در سیرجان زندگی میکنم و سیرجانی ام در صورتی که پدربزرگم اهل سیرجان بوده .حدیث با وجود سن کمی که داشت اولین گروه برگزار کننده معلولین را در کشور بر پا کرد گروهی که ۹۰درصدش را معلولین توانمند تشکیل دادند و  هنر هایشان را به نمایش گذاشتند تا مردم باورشان کنند او با اینکه هیچگونه معلولیتی ندارد اما آنها را به شدت دوست دارد و در همه کارهایش با آنها همکاری میکند و به گفته ی خودش خانواده دومش شده اند.  او به تازگی سه خوانش رادیویی را کارگردانی کرده  و نام گروه رسانه ای اش را نور گذاشته .

خصوصیات اخلاقی اش جالب است هرگز از خودش تعریفی نمیکند و سوالهایم را کاملا صادقانه پاسخ میدهد و این  دلیلی شد تا بتوانم سوال های بیشتری از او بپرسم.

رشته تحصیلی ات چیست ایا مرتبط با هنر است ؟
خیر رشته تحصیلی ام حقوق است . 

از چه سنی شروع به فعالیت در عرصه هنر کردی ؟
اگر بخواهم از اولین بار بگویم پاسخم ۱۲سال پیش است زمانی که کلاس چهارم دبستان بودم کتاب کودک مینوشتم دوره های نقاشی ، طراحی میرفتم و علاقه ی زیادی به هنر داشتم.

در چه زمینه های دیگری جز نویسندگی  فعالیت میکنی  یا در گذشته فعالیت داشتی ؟ 
گویندگی .مجریگری .کارگردانی .بازیگری گاهیم استندآپ کمدین . ورزشهای رزمی کونگ فو توا ،کیک بوکسینگ  و هنر رزمی دفاعی ایرانیان . امدادگری .

نام چند اثرت را بگو
کمدی عبدی و ننه هاجر ۱ _کمدی عبدی و ننه هاجر ۲_کمدی مشهدی موندنی- کمدی حرمسرای سلطان _کمدی دعوا بر سر ریاست یک طویله_ کمدی ازدواج به سبک ننه قمر_ کمدی اقای اسمیت در جنگل _کمدی مرگ خان بابا _کمدی سفید برفی و هفت کوتوله _اغما _کما_ راز ان شب بارانی _خوابگاه دختران_ لاله ی خونین_ حجله دامادی _جاده چالوس _عشق بی پایان _روزهای چشم انتظاری_ کلبه خاله قزی _رمان گل گندم و .....

تعداد آثارت به چه قدر رسیده؟
فکر میکنم ۳۲ اثر تا به امروز داشته باشم .

در بین اثر هایی که نوشتی کدامیک را بیشتر دوست داری؟  
   این سوال درست مثل این میماند که از یک مادر بپرسید کدام فرزندت را بیشتر دوست داری و قطعا در پاسخ  سوالش میشنوید همه اش را به یک اندازه دوست دارم. اما بین کاراکتر هایی که تا به امروز خلق کردم عبدی  را  از همه بیشتر دوست دارم .

نمایشنامه هایت بیشتر در رابطه با چه موضوع هایی و در چه ژانری است ؟ 
به دلیل اینکه کارگردانان گرامی  به قلم من لطف دارند و بیشتر اوقات از من میخواهند که سفارشی بنویسم نمایشنامه های من درموضوعات مختلف و ژانر مختلف است.

ایا آنها داستانی میگویند و شما در قالب گفته هایشان چیزی مینویسی ؟ 
خیر تمامی نوشته های من از ذهنم خلق شده کارگردانان میگویند نمایشنامه مذهبی یا کمدی و ... میخواهم یا ممکن است تعداد کاراکتر را مشخص کنند فقط همین .

تا حالا شده چیزی به سفارش کارگردانی بنویسید و اختلاف  نظر داشته باشید ؟ 
اصلا چنین اتفاقی تاحالا برایم نیفتاده و حتی گفته نشده خانم سیرجانیان یک کلمه جابجا کن یا اینکه کلمه ای حذف کن.

چه چیز تو را خوشحال میکند ؟ 
چیزهای جدید تری یاد بگیرم و فرد موفق تری باشم و افتخار آفرین باشم 

نظرت در رابطه با اقتباس چیست  ؟ 
از نظر من اقتباس همان دزدی به روش مودبانه اش است ذهن نویسنده باید خلاق باشد و خلق کند اگر  ما از اثر  دیگران نکته برداری کنیم و ایده ی دیگری را برداریم پس هنر ما چیست ؟ بارها با من از رادیو و جاهای مختلف تماس گرفته شده و می گویند ما از نمایشنامه شما اقتباس کردیم و الان به دنبال کسب اجازه هستیم وقتی  فایل ارسالی آنها را میخوانم میبینم فقط نام کاراکتر و چیزهای جزئی عوض شده و در اصل همان نمایشنامه من است ! اگر کسی واقعا نویسنده باشد خلق کاراکتر و یک اثر برایش کاری ندارد

باکسانی که از نمایشنامه هایت اقتباس میکنند یا بدون اجازه اجرا میبرند چکار میکنی ؟ 
بارها برایم پیش امده خصوصا در  مشهد و اصفهان که بدون اجازه نمایشنامه هایم را به روی صحنه برده اند و اجرا کردند  و  حتی  در جشنواره های متعدد شرکت کردند . من این کار انها را کاملا  غیر حرفه ای و زشت میدانم. هنرمند می بایست الگو خوبی برای جامعه باشد معمولا در جواب این رفتار زشت به فرهنگ و ارشاد شهرشان تماس میگیرم و اطلاع میدهم و از مراجع قضایی پیگیری میکنم .

از بازیگری ات بگو 
بازیگری را از سال ۱۳۹۴آغاز کردم در تئاتر ام المصائب که یک تئاتر مذهبی و محرمی بود ایفای نقش کردم 
در سال ۱۳۹۶ در کمدی کفتارفقط املت میخوره  علاوه بر کارگردانی بازیگری هم کردم و ثمره اش شرکت در جشنواره و مقام دوم بازیگری شد.پس از  کمدی کفتار فقط املت میخوره یک کارگردان در  مشهد که قصد داشت این نمایش را به روی صحنه ببرد  و ویدیویی از بازیگری من را دیده بود از من دعوت کرد تا در نمایشش ایفای نقش کنم اما متاسفانه  بنا بر مشغله نتوانستم با انها همکاری کنم .
از دیگر نمایش هایی که در انها ایفای نقش کردم میتوان  نمایش خاموشی ستاره ،کمدی عبدی و ننه هاجر ،طیفون ،نمایش خاموشی ستاره  و ..... نام برد . در سه فیلم کوتاه هم بازیگر بودم .

ایا خانواده ات با فعالیت هایت مخالفتی ندارند ؟
خیر . خانواده ام همیشه حامی و پشتیبان من بودند و حتی خانواده پدری ام من را حمایت و تشویق میکنند 

به عنوان سخن پایانی  شعر یا حرفی برای گفتن داری؟
بدخواه کسان هیچ به مقصد نرسد 
یک بد نکند تا به خودش صد نرسد 
من نیک تو خواهم و توخواهی بد من 
تو نیک نبینی و به من بد نرسد ...